زبان آلمانی مانند زبان انگلیسی اصطلاحات زیادی دارد که در هر زبان و فرهنگی رایج است. اگر این اصطلاحات را کلمه به کلمه ترجمه کنید، خیلی مبهم یا بیمعنی بنظر خواهند رسید. بنابراین قطعاً باید معانی صحیح آنها را پیدا کرده تا بتوانید بهدرستی از آنها استفاده کنید.
برخی اصطلاحات ممکن است در انگلیسی معادل خود را داشته باشند که قابل تشخیص است، بنابراین مسلط شدن بر آنها آسان تر است. برای مثال اصطلاح آلمانی ein Fisch auf
(Trockenen (ayn fish ouf deym trok-ên-en به صورت تحتالفظی a fish on the dry ترجمه میشود که مشابه اصطلاح انگلیسی a fish out of water است. از طرفی دیگر، اگر بخواهید اصطلح آلمانی Da liegt der Hund begraben زا da leekt dêr hoont be-grah-ben را کلمه به کلمه ترجمه کنید، احتمالاً به حال سگ بیچاره تاسف خواهید خورد، چرا که ترجمۀ آن بدین گونه میشود: That’s where the dog is buried (آن همان جایی است که آن سگ دفن شده است.) در حالیکه معادل انگلیسی این اصطلاح آلمانی That’s the heart of the matter (آن اصل قضیه است) میباشد.
* Die Daumen drücken. (dee doum-en druek-en.)
English: Keep your fingers crossed
فارسی: خوشبین باش
* Wo sich Fuchs und Hase gute Nacht sagen (voh ziH fooks oont hah-ze gooh- te nâHt zah-gen)
English: in the middle of nowhere, or in the sticks اصطلاحات مهم زبان آلمانی
فارسی: در هیچکجا آباد
* Ich bin fix und fertig. (iH bin fix oont fêr-tiH.)
English: I’m wiped out, or I’m exhausted
فارسی: من خیلی خسته هستم
اصطلاحات مهم زبان آلمانی
* Du nimmst mich auf den Arm! (dooh nimst miH ouf deyn ârm!) (You’re taking me on your arm!)
English: You’re pulling my leg
فارسی: تو داری من رو گول میزنی/ سر به سرم میذاری
اصطلاحات مهم زبان آلمانی
* Das ist ein Katzensprung. (dâs ist ayn kâts-en-shproong.)
English: It’s a stone’s throw away
فارسی: نزدیک بودن
* Schlafen wie ein Murmeltier (shlâf-en vee ayn moor-mel-teer)
English: Sleep like a log
فارسی: خوب بخوابی، با آرامش بخواب
جدای از این اصطلاحات، عبارات رایج و مفیدی در زبان آلمانی وجود دارد که برای یادگیری نیز آسان هستند. در اینجا برخی از آنها را مشاهده میکنید:
* Prima!/Klasse!/Toll! (pree-mah!/klâs-e!/tôl!)
Great
عالی است
* (fêrt-iH.)
Ready/Finished
آماده است (این عبارت هم میتواند بهعنوان سوال استفاده شود هم بهعنوان جملۀ خبری)
* Quatsch! (qvâch!)
Nonesense!/How silly of me!
مزخرفه/ خنگبازی دراوردم
* (ayn-fêr-shtând-en.) اصطلاحات مهم زبان آلمانی
Agreed/Okay
موافقم
* (fee-layHt.)
Maybe/Perhaps
شاید، احتمالا
* Mach’s gut. (vîrt ge-mâHt.)
Take it easy
سخت نگیر (این عبارت برای خداحافظی استفاده میشود)
* Wie, bitte? (vee bi-te?)
I beg your pardon?/What did you say? ی
ببخشید؟/چی گفتین؟
* Macht nichts. (mâHt niHts.)
Never mind/That’s okay
مهم نیست/اشکالی ندارد
* Nicht der Rede wert. (niHt dêr rey-de vêrt.) المانی
Don’t mention it.
خواهش میکنم/ اختیار دارید
* Schade! (shah-de!)
Too bad!What a pity!
چقدر بد
* So ein Pech! (zoh ayn pêH!)
Bad luck
چه بد شانسیای.
* Viel Glück! (feel gluek!)
Good luck
موفق باشی
* Oder? (oh-der?)
Isn’t that true?/Don’t you think so?
درست نیست؟/ اینطور فکر نمیکنی؟
* Bis dann! (bis dân!)
See you then
میبینمت
* Bis bald! (bis bâlt!)
!See you soon
بهزودی میبینمت
کشورهای آلمانی زبان | کلاس خصوصی زبان آلمانی
فرم مشاوره و تعیین سطح رایگان